ناموس!
- Nameless
- Jul 4, 2021
- 2 min read
چهل سال پس از جشن و سرور با پیکر سوخته کارگران جنسی در تهران، ایران تبدیل به یکی از مراکز عمده گردشگری جنسی اسلامی شده است. فاحشه‌خانه‌های کشورهای همسایه ما مملو از زنان ایرانی شده و مشهد به دارالفحشای جهان اسلام تبدیل گشته است. درصورتی که در دوران پهلوی به‌دلیل عدم نیروی کار کافی دولت ناچار به یافتن کارگران جنسی از کشورهای دیگر مانند فیلیپین شده بود. حال مملکت به چه روزی افتاده که نه‌تنها در این امر خودکفا شده‌ایم بلکه به صادرات به کشورهای همجوار نیز دست‌یافته‌ایم!
دربطن گفتار غلام‌حسین ساعدی که از آن دسته نویسندگانی بود که اگر لابی‌های شوروی و حزب توده نبود شاید هیچکس هیچ‌گاه نام او را نمی‌شنید شباهت دردناکی با گفتارهای خمینی پیداست.
غلام حسین ساعدی ناموس پرست و قیصرمرام که بنا بر روایاتی در مطب خود حتی به زن همکارش رحم نکرد! مخالف درس‌خواندن معشوق خود بود! خمینی هم مخالف فحشا بود ولی ایران را در صنعت فحشا خودکفا کرد!
بی‌خود نیست که این جماعت روشنفکرنما دنبال خمینی دجال راه افتادند زیرا که در برده‌کشی از زنان خمینی و متفکران دوران پهلوی یک صدا بوند حتی هما ناطق با افتخار اعلام کرد که حجاب بر سر می‌کند یا همسر جلال آل احمد، دیگر نویسنده بی‌مایه آن دوران نیز طرفدار حجاب بود!
عامل قتل هزاران هزار دختر ایرانی به‌دست پدران و برادرانشان فقط جمهوری اسلامی و اسلام نیست! بلکه شاعران و نویسندگان ناموس‌خواه و هنرمندانی چون مسعود کیمیایی که فیلم‌هایی چون قیصر را درست می‌کردند نیز در قتل رومیناها و دیگر دختران ایران شریک هستند!
شاید تهوع آور ترین واژه در پیکره زبان فارسی لغت ناموس باشد!
جامعه روستایی ایران که در آن رعایا درحقیقت بردگان جنسی و جسمی خان و گماردگانش بودند نه صفایی داشت و نه پناه و هوایی! روزگاری وحشتناک بود که جلوه‌های بروزتر شده آن در رمان‌های صادق هدایت پیداست شرم بر آنان که آن روزگاران دهشتناک را شاعرانه تصویر می‌کردند!
امروزه هم همان جریان مسموم روشنفکری به دنبال همان تصویر دروغین دوران قاجار را رمانتیک سازی می‌کند، بقولی نون تو تمجید از قاجاره!
غلام حسین ساعدی در نامه‌ای به دختری که عاشقش بود وی را کتبا به مرگ تهدید می‌کند!
نامه غلام ساعدی به دختری که عاشقش بود:
Comments